نشنال اینترست: چابهار اولویت دهلی‌نو نیست

مرکز پژوهشی آمریکا معتقد است بندر چابهار برای هند به‌عنوان یک بیمه راهبردی مطرح است که حفظ آن در حالت حداقلی مفید است اما در حال حاضر ارزش تحریک واشنگتن یا بروکسل را ندارد. برای دهلی‌نو، گشودن درهای بازارهای اروپایی و مدیریت محتاطانه روابطش با واشنگتن و پکن اکنون در اولویت است و ایران بیشتر به یک حاشیه بدل شده تا بازیگر مرکزی.

به گزارش تحریریه، «نشنال اینترست» نگاه دولت «ناراندرا مودی» به پروژه سرمایه گذاری در چابهار را ابزاری و فریبکارانه دانسته و آورده است:

هند به اروپا نزدیک‌تر می‌شود و ایران را بیشتر به مدار چین می‌برد.

تا حدی در نتیجه جنگ تجاری آمریکا، هند در آستانه دستیابی به یک تحول در روابط تجاری هند-اتحادیه اروپا قرار دارد.

وقتی ایالات متحده در تابستان امسال تعرفه‌های گسترده جدیدی بر صادرات هند اعمال کرد، فراتر از تکان دادن آمارهای تجاری عمل کرد. این تغییر، دهلی نو را واداشت سیاست خارجی و مسیرهای اقتصادی خود را بازنگری کند.

هند در طول سال‌ها توانسته است توازنی ظریف در روابط خود با واشنگتن، پکن، مسکو و تهران برقرار کند. در عین حال، کوشیده خود را به‌عنوان یک پایگاه تولید رقابتی و حلقه اصلی در شبکه‌های منطقه‌ای از کریدورهای حمل‌ونقل و خطوط لوله انرژی گرفته تا مسیرهای تجارت دیجیتال تثبیت کند؛ شبکه‌هایی که جنوب آسیا را به آسیای مرکزی، خاورمیانه و فراتر از آن متصل می‌کنند. تصمیم ایالات متحده برای دو برابر کردن تعرفه‌ها، که برخی اکنون تا ۵۰ درصد رسیده، ضربه شدیدی به بخش‌های صادراتی هند وارد کرد و خطرات اتکای بیش از حد به بازارهای آمریکا را برجسته نمود.

در پاسخ، دولت نارندرا مودی نخست‌وزیر هند به سرعت برای تنوع‌بخشی تلاش کرده است. دو مسیر پدید آمده است. نخست، هند به سرعت در حال نهایی کردن توافق تجارت آزاد با اتحادیه اروپا است. پس از سال‌ها مذاکرات متوقف، این گفت‌وگوها سرانجام جان گرفته‌اند و آلمان و فرانسه در خط مقدم این فشار قرار دارند. هند همچنان باید در موضوعاتی چون مقررات زیست‌محیطی، صادرات خودرو و محصولات لبنی مصالحه‌های دشوار را مدیریت کند. با این حال، اتحادیه اروپا یک بازار پایدار و مبتنی بر قواعد ارائه می‌دهد و از این رو شریک بسیار قابل‌اعتمادتری نسبت به ایالات متحده اغلب غیرقابل‌پیش‌بینی است.

دوم، هند در حال بررسی یک گرم‌شدن محدود روابط با چین است. روابط این دو قدرت، به‌ویژه پس از سال‌ها درگیری مرگبار مرزی، همچنان پرتنش است، اما نشانه‌های اخیر کاهش آرام تنش مشاهده شده است. کانال‌های تجاری محدود دوباره باز می‌شوند و هر دو دولت تمایل خود را به جلوگیری از بحران‌های جدید نشان داده‌اند. حتی یک تنش‌زدایی اندک، خطرات زنجیره تأمین را کاهش می‌دهد و به هند آزادی می‌دهد تا بر تنوع‌بخشی تجاری و اصلاحات اقتصادی داخلی تمرکز کند.

این تعادل جدید پیامدهای مستقیم برای ایران دارد، به‌ویژه برای سرنوشت بندر چابهار، بندری کلیدی در شهر جنوبی ایران. بیش از یک دهه است که چابهار پاسخ هند به بندر گوادر پاکستان بوده که بخشی از کریدور اقتصادی چین-پاکستان و پروژه شاخص چین است. در حالی که گوادر یک پروژه عظیم است که حضور چین در پاکستان را تثبیت می‌کند، چابهار بسیار کوچک‌تر است اما مسیر حیاتی هند به افغانستان، آسیای مرکزی و بالقوه روسیه را فراهم می‌کند و پاکستان را کاملاً دور می‌زند. این بندر بخش مرکزی استراتژی هند برای اتصال به بازارهای اوراسیا و مقابله با نفوذ چین در منطقه بوده است.

اوایل امسال، شرکت «ایندیا پورتز گلوبال» (IPGL) یک توافق ۱۰ ساله برای اداره بخشی از چابهار امضا کرد و امیدها را در تهران برای به حرکت درآمدن این پروژه طولانی‌مدت افزایش داد. مقامات ایرانی چابهار را به‌عنوان اثباتی می‌دیدند که کشور می‌تواند در برابر انزوای اقتصادی مقاومت کند، سرمایه‌گذاری خارجی جذب کند و موازنه‌ای در برابر سلطه روزافزون پکن ایجاد نماید. این بندر همچنین قرار بود نقشی محوری در کریدور بین‌المللی حمل‌ونقل شمال-جنوب (INSTC) ایفا کند و کالاهای هندی را به آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا برساند.

اما پویایی‌های جدید ناشی از تعرفه‌های آمریکا و مذاکرات اروپایی، هند را به سمت احتیاط و نه گسترش جسورانه سوق می‌دهد. واشنگتن روشن کرده که هیچ معافیت کلی تحریمی برای معاملات با ایران وجود نخواهد داشت. در حالی که نقش بشردوستانه چابهار، از جمله ارسال گندم و دارو به افغانستان، را تحمل کرده، بارها هشدار داده است که گسترش تجاری می‌تواند منجر به مجازات شود.

این هشدار اکنون وزن بیشتری دارد. قدرت‌های اروپایی روند فعال‌سازی تحریم‌های «اسنپ‌بک» سازمان ملل را آغاز کرده‌اند و به عدم همکاری تهران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از حملات ژوئن اسرائیل و ایالات متحده به سایت‌های هسته‌ای و موشکی ایران استناد می‌کنند. تحریم‌های اسنپ‌بک به طور خودکار بسته جامع محدودیت‌های حمل‌ونقل، بیمه و تراکنش‌های مبتنی بر دلار را بازمی‌گرداند. حتی اگر هند به ایران با روپیه یا یورو بپردازد، خروج ارائه‌دهندگان خدمات غربی هزینه‌ها و تأخیرها را در امتداد کریدور چابهار افزایش خواهد داد.

استراتژی هند در این شرایط روشن است: زنده نگه داشتن چابهار اما در سطحی کم‌صدا. به جای سرمایه‌گذاری‌های چشمگیر یا گسترش‌های پرسر و صدا، دهلی بیشتر بر نگهداری، ارسال محموله‌های بشردوستانه و بهبودهای عملیاتی آرام تمرکز خواهد کرد. این به هند اجازه می‌دهد گزینه راهبردی خود را حفظ کند بدون اینکه مذاکرات با اتحادیه اروپا را به خطر بیندازد یا واشنگتن را تحریک کند.

برای تهران، این نتیجه‌ای ناامیدکننده است. رهبران ایرانی امیدوار بودند نقش هند در چابهار به تهران فضای مانور بیشتری بدهد، اتکای اقتصادی به چین را کاهش دهد و فشار تحریم‌های آمریکا را خنثی کند. اما در عوض، هند نشان می‌دهد که اولویت‌هایش جای دیگری است. ترکیب تعرفه‌ها و خطر اسنپ‌بک بدین معناست که هند در هر اقدامی که ممکن است توافق اتحادیه اروپا را به خطر بیندازد یا تفاهم ظریفش با پکن را پیچیده کند، بسیار محتاط‌تر خواهد بود.

در همین حال، اتکای ایران به چین عمیق‌تر می‌شود. حدود ۹۰ درصد صادرات نفت ایران اکنون به چین می‌رود و اغلب از طریق ناوگان‌های سایه و با تخفیف‌های بزرگ فروخته می‌شود. اگر تحریم‌های اسنپ‌بک سختگیرانه‌تر اجرا شود، پالایشگاه‌های چینی احتمالاً شرایط مطلوب‌تری طلب خواهند کرد و درآمدهای ایران بیشتر کاهش خواهد یافت. این عدم توازن، ایران را به فروشنده‌ای با گزینه‌های اندک تبدیل می‌کند که در یک رابطه نامتقارن گرفتار است و چین قیمت‌ها و ساختارهای پرداخت را دیکته می‌کند.

چابهار یکی از معدود ابزارهای تهران بود برای نشان دادن اینکه جایگزینی برای خود دارد. حضور قوی هند در این بندر می‌توانست نشان دهد ایران قادر است شراکت‌های خود را متنوع کند و بازیگران دیگری را به مدار خود جذب نماید. اگر نقش هند محدود بماند، ایران آن برگ برنده را از دست خواهد داد. در عمل، این به معنای افزایش نفوذ چین بر ایران خواهد بود، نه فقط در فروش نفت بلکه در زیرساخت و ترتیبات مالی.

نزدیکی محتاطانه هند با چین پیچیدگی دیگری می‌افزاید. دهلی‌نو همچنان نسبت به جاه‌طلبی‌های راهبردی پکن محتاط است، اما کاهش اندک تنش فشار برای اتکا به چابهار به‌عنوان وزنه تعادل در برابر حضور چین در بندر گوادر پاکستان را کم کرده است.

در ماه‌های اخیر، دو طرف اقدامات کوچک اما معناداری برای کاهش اصطکاک انجام داده‌اند. این تغییر نشان‌دهنده تمایل هند به تثبیت مرز شمالی خود در حالی است که توجهش را به تعرفه‌ها و تنوع‌بخشی تجاری در سایر حوزه‌ها معطوف می‌کند. با محدود شدن توانایی هند برای گسترش چابهار به‌سبب تحریم‌های آمریکا، کاهش تنش مرزی با چین، حرکت کند پروژه را دست‌کم در حال حاضر کمتر به یک زیان راهبردی تبدیل می‌کند.

نتیجه فرسایش تدریجی اهمیت ایران در استراتژی گسترده‌تر هند بوده است. چابهار احتمالاً به کار خود ادامه خواهد داد اما بیشتر به‌عنوان یک بندر عملیاتی نه آن هاب دگرگون‌کننده‌ای که زمانی در نظر گرفته شده بود. تهران همچنان برای درگیر کردن عمیق‌تر هند فشار خواهد آورد اما احتمال وقوع آن اندک است. برای دهلی‌نو، گشودن درهای بازارهای اروپایی و مدیریت محتاطانه روابطش با واشنگتن و پکن اکنون در اولویت است و ایران بیشتر به یک حاشیه بدل شده تا بازیگر مرکزی.

برای تهران، پیامدهای داخلی شدید است. تورم بیش از ۴۰ درصد است، ریال به رکوردهای پایین سقوط کرده و با بیش از یک میلیون در برابر هر دلار معامله می‌شود و خشم عمومی از افزایش هزینه‌ها و بی‌ثباتی اقتصادی رو به افزایش است. رهبران ایرانی زمانی امیدوار بودند پروژه‌های خارجی مانند چابهار نشانه‌ای از تاب‌آوری باشد و شرکای جدید جذب کند. در عوض، این بندر اکنون مجموعه گزینه‌های رو به کاهش ایران را برجسته می‌کند. بدون سرمایه‌گذاری قوی هند، چشم‌انداز ایران برای تبدیل شدن به یک پیوند کلیدی اوراسیایی محقق نخواهد شد.

به آینده نگاه کنیم، سه عامل سرنوشت بندر را شکل خواهد داد. اگر تحریم‌های اسنپ‌بک به طور کامل بازگردانده و سختگیرانه اجرا شوند، هزینه‌ها افزایش یافته و شرکت‌های هندی فاصله خواهند گرفت. اگر تهران همکاری جزئی با بازرسی‌های هسته‌ای ارائه دهد، ممکن است اجرای تحریم‌ها نرم‌تر شود و رشد اندکی در تراکنش‌های غیر دلاری ممکن گردد. سرانجام، اگر گفت‌وگوی هند با چین عمیق‌تر شود، نیاز آن به چابهار به‌عنوان وزنه تعادل راهبردی حتی ممکن است بیشتر کاهش یابد.

مسیر روشن است: چابهار احتمالاً آرام‌تر و محدودتر خواهد ماند، در حالی که ایران به طور فزاینده به چین وابسته خواهد شد. برای هند، این بندر به‌عنوان نوعی بیمه راهبردی است که حفظ آن در حالت حداقلی مفید است اما در حال حاضر ارزش تحریک واشنگتن یا بروکسل را ندارد. برای تهران، اما، مخاطرات بسیار بالاتر است. چابهار بیش از یک بندر است؛ نمادی از حاکمیت و تاب‌آوری است. اگر این پروژه شکست بخورد، توان ایران برای ترسیم مسیر اقتصادی خود نیز شکست خواهد خورد.

منبع: https://nationalinterest.org/blog/silk-road-rivalries/india-edges-closer-to-europe-pushing-iran-deeper-into-chinas-orbit

پایان/

۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 7 =